بچیروویچ که نام کوچک او مهمد(محمد) است، مربی سرشناسی در بسکتبال جهان است و توانسته اسلونی را در جام جهانی 2010 به مقام هشتمی برساند. او در مربیگری سبک منحصر به فردی دارد و بسکتبال عملا بخشی از زندگی اوست. خودش به شوخی میگوید: «من در این سن و سال نمیتوانم عادتهایم را تغییر بدهم و همیشه میگویم اگر قرار باشد در زمین بسکتبال بمیرم، به شیوه خودم خواهم مرد». او به خوبی در مدتی که در ایران بوده است شیوه کار با بازیکنان ایرانی را فراگرفته و در طول گفتوگویش بارها تأیید کرد که یک مربی بسکتبال، بیشتر از هر چیزی باید یک روانشناس خبره باشد و برای برخورد با هر بازیکن روشی مخصوص به آن بازیکن داشته باشد.
او نگاه بلندمدتی به کارش در ایران دارد و قرار است از چند هفته آینده که از اروپا به ایران بازمیگردد، به استانهای مختلف ایران سفر کند تا نهتنها بازیکنان و مربیان بیشتری را از نزدیک ببیند بلکه پرونده روانشناختیاش را هم تکمیل کند؛ «من میدانم که خوزستانیها خیلی پرشور هستند چون در منطقه گرمی زندگی میکنند. میخواهم به مناطق مختلف ایران سفر کنم تا بدانم مردم هر منطقه چه خصوصیاتی دارند؛ اینطور بهتر میتوانم بازیکنانی را که از سراسر ایران در تیم ملی هستند مدیریت کنم». بچیروویچ که عاشقانه از بسکتبال صحبت میکند، در کنار حرفهاش به خانوادهاش هم اهمیت بسیار زیادی میدهد و به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که از آن دست افرادی نیست که چیزی را قربانی چیز دیگری کند. او که در حال خواندن کتاب «ناتور دشت» دی جی سلینجر است، بالاتر از مربیگری بهعنوان یک شغل، به عملکرد مثبتی که میتواند برای بسکتبال ایران داشته باشد فکر میکند؛ «من اینجا آمدهام که کار مثبتی انجام بدهم و وقتی به این نتیجه برسم که نمیتوانم کمک کنم، خودم خواهم رفت چون بعدا در برابر خدا باید بتوانم ثابت کنم که انسان پاکی بودهام».
- از زمانی که شما تصمیم گرفتید به ایران بیایید چند ماهی میگذرد. در این مدت با مسئولان فدارسیون و بازیکنان ایرانی همکاری کردهاید و شناخت خوبی از بسکتبال ایران دارید. آیا حالا بعد از گذشت این چندماه از تصمیمی که گرفتهاید راضی هستید؟
بله. باید بگویم که راضی هستم. من وقتی تیم بسکتبال ایران را در جام جهانی 2010 ترکیه دیدم متوجه شدم که پتانسیل زیادی دارد، به همینخاطر این چالش را قبول کردم. کسانی هم که با آنها کار میکنم - هم مسئولان فدراسیون و هم بازیکنان - انسانهای خوبی هستند.
- وقتی که برای نخستین بار تیم ایران را در ترکیه دیدید، به این فکر کردید که روزی سرمربی این تیم خواهید شد؟
نه، اصلا. من آن موقع باتیم اسلونی قرارداد داشتم اما همان موقع مسئولان فدراسیون (ایران) را در هتل میدیدم و با هم حرف میزدیم چون در آن رقابتها در یک گروه بودیم.
- کار کردن با بازیکنان ایرانی برای شما راحت است؟
بله، من از بازیکنان راضی هستم. آنها انگیزه زیادی دارند و من مشکلی با هیچ بازیکنی نداشتهام و از انتخابم راضی هستم.
- باتوجه به قراردادی که دارید، شما تیمهای پایه ایران را هم زیرنظر دارید؟
بله، قرارداد من برای تیم بزرگسالان است اما چون قراردادی بلندمدت دارم میخواهم تیمهای جوانان و بازیکنان بین 15تا 20 را هم زیرنظر داشته باشم، به همینخاطر کم و بیش با تیمهای جوانان هم کار میکنم و دستیار من بازیهای تیمهای زیر 15و 16سال را زیرنظر دارد و به من گزارش میدهد. من میخواهم تمام بازیکنان جوان را زیرنظر داشته باشم و به پیشرفت آنها کمک کنم تا در آینده از آنها استفاده کنم. هدف من استفاده از آنها برای ساختن پشتوانه تیم ملی است.
- آیا شما در انتخاب مربیان تیمهای پایه هم به فدراسیون کمک میکنید؟
بله، همینطور است. ما یک نسل خوب داریم اما این تمام کار نیست. ما آفاق و صمد را داریم و همینطور اوشین و کاردوست را. اما شغل من این است که تمام بازیکنان جوان 15تا 22ساله را زیرنظر داشته باشم و آنها را به تیم ملی معرفی کنم.
- شما در کنــفرانـس مطبوعاتی اخیر خود از مشکلاتی که در بخش بسکتبال پایه وجود دارد صحبت کرده بودید. این مشکلات دقیقا چه چیزهای هستند و ما چطور میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم و در تیمهای پایه به نتیجه برسیم؟
ببینید! من فکر میکنم مشکلها در واقع در باشگاهها هستند چون مربیها معمولا از طرف باشگاهها و اسپانسرها تحت فشار هستند که نتیجه بگیرند و به همینخاطر بیشتر از بازیکنان باتجربه استفاده میکنند و به بازیکنان جوان شانس زیادی برای بازی نمیدهند، به همینخاطر بازیکنان جوان باید مدتها منتظر بمانند تا به آنها فرصت بازی برسد. اما من فرق زیادی بین بازیکنان با تجربه و جوان نمیبینم؛ تفاوت تنها بین بازیکنان خوب و بد وجود دارد و به همینخاطر به بازیکنان جوان اگر خوب باشند فرصت بازی میدهم. بازیکنان جوانتر انرژی بیشتری به بازی و تمرین میآورند. بهترین ترکیب برای یک تیم این است که بین حضور بازیکنان با تجربه و جوان تعادل وجود داشته باشد.
- و این کاری است که شما در جام فیبا کردید. ما چند نام جدید در تیم ملی داشتیم و قهرمانی قطعا به این معناست که فرمول شما جواب داده است.
بله، حتما. ببینید! بهترینها همیشه بهترین بازیکنان اول نیستند. بهترین تیم بازیکنانی دارد که همیشه آماده مبارزه هستند و میدانند که تعویض خواهند شد چون ما نمیتوانیم در تیم پنجبازیکن اصلی داشته باشیم و نمیشود که همه بازیکنان در تیم (پنجنفره) اصلی باشند. امامشکل ما این نیست، مشکل این است که همه بازیکنان بخواهند مدام شوت بزنند. این عملی نیست چون ما نمیتوانیم 200امتیاز در یک بازی بهدست بیاوریم.
- اجازه بدهید به موضوع قرارداد شما برگردم. آیا شما قبل از اینکه پیشنهاد فدراسیون ایران را قبول کنید با وسلین ماتیچ و ایگور ترومن (مربیان سابق تیم ملی) درباره کار در ایران صحبت کردید؟
بله، من کم و بیش با ماتیچ صحبت کردم اما میدانید که مربیان پیشین اطلاعات زیادی به شما نمیدهند. من حالا بعد از ششماه به اندازه کافی از بسکتبال ایران شناخت دارم. بسکتبال ایران چشمانداز خوبی دارد، بازیکنان زیادی در ایران هستند اما برای اینکه پیشرفت داشته باشیم باید همه بخشها خوب کار کنند و این تنها کار من نیست. من فقط در تابستان این بازیکنها را دارم اما همانطور که گفتم از کار کردن با آنها راضی هستم چون انگیزه زیادی دارند و میخواهند برای ایران خوب کار کنند. اگر آنها اشتباه کنند، من اشتباه کردهام و همه اشتباه کردهاند.
- آقای بچیروویچ شما از اروپا به آسیا آمدهاید. ایران در چندسال اخیر یکی ازتیم خوب آسیا بوده است اما به هر حال بین بسکتبال اروپا و آسیا تفاوتهای بنیادینی وجود دارد. فکر میکنید این تفاوتها چه مواردی هستند؟
من فکر میکنم بسکتبال آسیا بین ان بیای ( بسکتبال آمریکا)و بسکتبال اروپا سرگردان است و آسیاییها هنوز نمیدانند باید چکار کنند. من فکر میکنم انبیای بالاترین سطح بسکتبال است و برای اینکه به ان بیای حمله کنیم اول باید به اروپا نزدیک شویم.
- در واقع رسیدن به ان بیای در حال حاضر امکانپذیر نیست.
بله، الان نمیشود این کار را کرد اما شاید 10یا 15سال دیگر بازیکنان ایرانی بیشتری در انبیای داشته باشیم. اول باید سعی کنیم به بسکتبال اروپا برسیم و این مشکلی است که من در آسیا دیدهام، بهخصوص در شرق آسیا که تمایل بیشتری به ان بیای دارند؛البته ایران کاملا اینطور نیست. ایران در سالهای گذشته مربیان زیادی از اروپا داشته و سبک بازی تیمهای ایرانی شبیه اروپاییهاست. این موضوع کار را برای من هم آسان میکند چون بازیکنان بهخوبی متوجه میشوند که من چه میخواهم.
- آیا بازیکنان جوان ایرانی برای بازی کردن در اروپا باید کار خاصی انجام بدهند یا تنها با تمرین و تلاش بیشتر میتوانند به تیمهای باشگاهی این قاره برسند؟
بازیکنان ایرانی تواناییهای ورزشی خوبی دارند و میتوان گفت که در ایران ورزشکاران خوبی پیدا میشود، بنابراین آنها باید تمرین کنند و یاد بگیرند که چطور بازی کنند. من تیم زیر 18سالههای ایران را زیرنظر داشتهام. در این تیم چندبازیکن هستند که به راحتی میتوانند در بالاترین سطح بسکتبال اروپا بازی کنند اما همهچیز به آنها بستگی دارد و باید به سختی کار کنند. در ایران همچنین بازیکنانی هستند که پتانسیل بازی کردن در انبیای را هم دارند.
- مثلا چه کسانی؟
من نمیخواهم اسم ببرم چون برای بازیکنان خوب نیست که اینگونه از آنها صحبت کنیم. وقتی که چنین چیزی درباره بازیکن جوانی بگویید فراموش میکند که تمرین کند و همینطور باشگاهها هم با پیشنهاد بهتری به سراغ آنها میروند و وقتی که پول بیاید، دیگر تمرین کردن فراموش میشود.
- شما بازیکنان تیم ملی را چگونه انتخاب میکنید؟ آیا برنامه خاصی برای درنظر گرفتن بازیکنان جوان دارید؟
من بازیکنان باتجربه را بهخوبی میشناسم و اگر آماده باشند به تیم ملی میآیند. در تابستان وقت زیادی با بازیکنان جوان داشتم و فدراسیون هم برنامه من را قبول کرد و من هم به آنها در تیم بزرگسالان شانس بازی دادم. امیدوارم در آینده هم شانس داشته باشند تا با من و تیم ملی بزرگسالان باشند؛ البته این بهخود بازیکنان بستگی دارد. من تفاوتی بین بازیکنان باتجربه و جوان نمیگذارم و هر کسی که آماده باشد به ما خواهد پیوست؛ چه در پنج نفر اصلی و چه در 12نفر کل تیم.
- بازیکنان ایرانیای که در خارج از ایران بازی میکنند-بهصورت ویژه حامد حدادی- چطور؟ این بازیکنان را هم زیرنظر دارید؟
بله، پیگیر بازیهای آنها هستم و اگر فرصت داشته باشم بازیهای آنها را نگاه میکنم. حتی برنامههایی دارم برای دیدن بازیهای حدادی و (ارسلان) کاظمی درماه فوریه یا مارس. آنجا میتوانم با مربیان آنها صحبت کنم، خودم را به آنها معرفی کرده و برنامههایم را برای تابستان ارائه کنم و به آنها بفهمانم ما چقدر جدی هستیم.
- در کاپ آسیا ما بازیکنان جدیدی در تیم داشتیم و این امر تازه بود اما استیل بازی تیم تغییرات چندانی نداشت. آیا شما برنامه خاصی برای تغییر سبک بازی ایران دارید؟
مشکل اول ما این است که برخی بازیکنان... نمیخواهم بگویم نمیخواستند برای تیم ملی بازی کنند، اما انگیزه نداشتند. آنها همهچیز را بردهاند و عطش برد ندارند. آنها هم میخواستند به رقابتها بروند اما من بازیکنانی میخواستم که تمام مدت در اردو باشند. بازیکنان جوان واقعا عطش دارند که خود را در ایران و آسیا مطرح کنند و همانطور که گفتم به رختکن و تمام تیم انرژی زیادی میآورند. علاوه بر همه اینها من میخواهم لیست بزرگی از بازیکنان برای تیم ملی داشته باشم؛ در این صورت اگر بازیکنی نخواهد بازی کند، مشکلی نیست چون یک نفر دیگر آماده است. در حال حاضر بازیکنان باتجربهتر خیلی مفیدتر هستند اما بازیکنان جوان هم آینده دارند و ما میتوانیم به آنها این شانس را بدهیم که با بازی در تورنمنتهای بزرگ تجربه کسب کنند. در رقابتهای کاپ آسیا بازیکنان جوانی برای نخستین بار در تیم بازی کردند. ما بازیکنان باتجربه را هم داشتیم اما کسانی مانند فرید اصلانی و روزبه ارغوان هم شانس بازی داشتند.
- نکته مهم همین جاست. این بازیکنان با بازی در این رقابتها تجربه کسب میکنند و شاید دو یاسه سال دیگر خودشان بازیکنان باتجربه تیم ملی شوند.
دقیقا همینطور است و من هم از این موضوع خوشحالم چون ابتدا واقعا نمیدانستم که بازیکنان جوان چگونه واکنش نشان خواهند داد اما با هر بازی اعتماد به نفس آنها بیشتر شد و خیلی به ما کمک کردند. این بازیکنان هم از اینکه فرصت بازی داشتند خوشحال شدند.
- شما چند سال در ایران خواهید بود؟
قبلا هم گفتم من قراردادی بلندمدت دارم اما باید ببینیم چه میشود. ما میخواهیم سال بعد در رقابتهای جهانی جوانان عملکرد خوبی داشته باشیم. بعد رقابتهای بزرگسالان آسیا را داریم و میخواهیم به جام جهانی 2014صعود کنیم و پیشرفت کنیم. البته میدانید که کار مربیها چطور است (با خنده). میگویند که مربیها همیشه یک چمدان دارند که تازه باز شده و یک چمدان دارند که تازه بسته شده است. اگر روزنامهها، هواداران و فدراسیون من را دوست نداشته باشند نمیایستم و نمیگویم که من قرارداد دارم. اگر هر دو طرف راضی باشیم کارمان را ادامه میدهیم.
- قرارداد شما دقیقا چندساله است؟
4سال. خودم هم نمیخواستم که یک قرارداد یک یا دو ساله داشته باشم. وقتی هم که با هم مذاکره میکردیم من گفتم نمیخواهم چندماه بیایم و بروم. یک قرارداد بلندمدت میخواهم چون من یک افق کوتاهمدت، یک افق میانمدت و یک افق بلندمدت دارم. تا حالا هم فدراسیون از من حمایت کرده است.
- ناراحت نمیشوید اگر من قیمت قراردادتان را بپرسم؟
قیمت آن طبیعی است و میتوانم بگویم که نجومی نیست. میتوانم بگویم که در محدوده حقوقی است که مربیان سوپرلیگ میگیرند.
- میشود دقیقا بگویید که چقدر است؟
(با خنده) نه، نه.
- البته هیچکس دوست ندارد درباره پول حرف بزند. من این را درک میکنم.
اگر من هم از شما بپرسم شما هم درباره پول صحبت نمیکنید. البته میتوانم بگویم که من در اروپا قرارداد بهتری داشتم. بیشک پول مهم است اما من اینجا آمدهام که کار کنم و این نوعی معامله است.